برخی مدعی هستند که کاسکو دارای چنان شعوری است که معنی بسیاری از کلماتی را که می گوید، می فهمد برخی نیز مدعی هستند که کاسکو می تواند با کلماتی که تکرار آنها را یاد گرفته است. جمله سازی کند. برخی هم گفتن جملاتی را به کاسکوی خود نسبت می دهند که اغراق آمیز بودن چنان گفته ها توسط کاسکو در نظر افراد مجرب آشکار است
اصولاً صاحبان کاسکو عادت دارند که توانمندی کاسکوی خود در سخن گویی را بیشتر از آن چه هست، جلوه دهند. یک محقق آمریکایی به نام دکتر ایرن پیربرگ از دانشگاه آریزونا، میزان عقل و هوش کاسکو را به اندازۀ شامپانزه، دلفن و بچۀ 4 سالۀ انسان قلمداد کرده است. او گفته است که کاسکوی تحقیقاتی اش قادر است نام 50 شیئی را ببرد و آنها را درخواست کند؛ 7 رنگ و شش شکل را تشخیص دهد و از یک تا شش بشمرد و دلیل خود را چنین بیان داشته استکه کاسکوی مذکور با نشان دادن یک جسم زرد، می گوید «زرد» و به همین ترتیب می تواند 6 رنگ دیگر را تشخیص دهد و نام آنها را بگوید. من احتمال می دهم که نتیجه این تحقیق توسط محقق مذکور اشتباه برداشت شده است
او به جای عنوان کردن مسئلۀ پاسخهای شرطی شده در کاسکو، این موضوع را به شعور کاسکو ارتباط داده است. شما هم می توانید با تمرین کافی با کاسکوی سخن گوی خود، از طر یق نشان دادن مثلاً یک توپ زرد به آن و گفتن کلمه «زرد»، به کاسکو یاد بدهید که به محض نشان دادن همان توپ یا چیزی به شکل همان توپ، کاسکو بگوید «زرد». اما ملاحظه خواهید کرد که اگر به جای توپ که یک جسم کروی است، مثلاً یک خط کش زرد را به کاسکوی مورد آزمایش نشان دهید، کاسکو هرگز نخواهد گفت «زرد». به عبارت دیگر، گفتن کلمه زرد توسط کاسکوی وی منوط به این است که یک جسم کروی شبیه توپ به آن نشان داده شود و این گونه پاسخها در علم رفتارشناسی، پاسخهای شرطی شده نامیده می شوند که محصر به کاسکو، دلفین یا شامپانزه نیست، بلکه این پاسخها را می توان از بسیاری حیوانات مورد آزمایش دریافت نمود. بنابراین کاسکو نسبت به عملهای شرطی شده پاسخ می دهد، اما پاسخهای شرطی شده کاسکو دقیقاً در تناسب با شرطی خاص، یادگیری شده و اگر تغییری در شرط ایجاد شود، کاسکو نمی تواند منظور شما را درک کند. مثلاً وقتی به جای توپ زرد رنگ، شما یک خط کش زردرنگ را به کاسکو نشان دهید، کاسکو نمی فهمد که مظور مشا از نشان دادن خط کش این است که رنگ آن را بگوید یا شکل آن را یا تعداد آن را
وقتی ترس کاسکو از شما ریخت، مراحل بعدی رام کردن کاسکو بستگی به این دارد که چقدر شما در رفتار با کاسکو مهارت دارید و چقدر وقت خود را با آن می گذرانید. فراموش نکنید که چون کاسکو همنوعات خود را از دست داده است، هر چه شما وقت بیشتری را با آن بگذرانید، لذت بیشتری می برد و زودتر رام می شود. در این مرحله گاز گرفته شدن توسط کاسکو اجتناب ناپذیر است و تنها کاری که شما می توانید بکنید، حفظ آرامش و احتیاط است
اما احتیاط شما نباید چنان باشد که با هر حرکت کاسکو دست خودتان را به سرعت عقب بکشید، زیرا این عمل شما کاسکو را می ترساند و خیال می کند که شما قصد حمله به آن را دارید و ا عتمادش نسبت به شما سست می شود و در نوبت بعدی که دست خود را به آن نزدیک می کنید، ممکن است بیشتر بترسد. به هر حال برای تربیت کاسکو نباید از گاز گرفته شدن توسط آن وحشت داشته باشید. همان طور که اصول اولیه زنبورداری این است که از نیش زنبورها نباید بترسید و اصول اولیه گاوداری این است که از بوی تاپاله پیف پیف نکنید و اصول اولیه بچه داری این است که در هنگام تعویض پوشک بچه، هم با دو دست کار کنید و هم صحنه را به دقت نگاه کنید
قطعاً هر چه در موقع گاز گرفته شدن توسط کاسکو، شما نترسید و عصبانی نشوید، کاسکو در آینده کمتر اقدام به واکنش گازگیری می ک ند. چرا که اگر شما در هنگام حمله کاسکو واکنش سریع و تندی از خود نشان دهد، کاسکو این عمل شما ر یک حمله به خودش تلقی می کند و دیرتر نسبت به شما اعتمادش جلب می شود. برعکس اگر شما اجازه دهید که کاسکو به دست شما حمله کند و واکنشی نشان ندهید، ترس کاسکو از شما زودتر از بین می رود و به تدریج گازهایش ملایم تر می شود و به جایی می رسد که کاسکو انگشت شما را بین فک بالا و پایین خود می گیرد و فشاری لذت بخش به آن وارد می کند. از انی پس هم کاسکو از فشردن ملایم انگشت شما بین دو منقار خود لذت می برد و هم شما لذت می برید که انگشتتان بین منقار قدرتمند و برندۀ کاسکو است و کاسکو به آن فشار وارد نمی کند
در انتهای مرحله رام کردن، شما بایست بتوانید احتمالاً کاسکو را روی انگشت خودتان بنشانید. در این مرحله که حالت هاجم و گاز گرفتن کاسکو مبدل به دوستی با شما شده است، کار نشاندن کاسکو روی انگشت چندان مشکل نیست. برای این کار، انگشت سبابه خودتان را به آرامی به طرف پای چپ کاسکو نزدیک کنید. چند روزی این حرکت را تکرار کنید. اگر کاسکو داوطلبانه پای راست خود را روی انگشت شما گذاشت، چند ثانیه بعد پای چپش را هم روی انگشت شما خواهد گذاشت و چون این عمل را برای اولین بار انجام می دهد، باید مواظب باشید که باعث ترس آن نشوید
چند بار که این عمل تکرار شود، ترس کاسکو می ریزد و می توانید در حالی که کاسکو روی انگشت شما نشسته است، دست خود را از قفس خارج کنید. در این هنگام هر گونه حرکت شما ممکن است کاسکو را بترساند و موجب شود که کاسکو از روی انگشت شما پایین بیاید یا بپرد. به هر حال باید صبور باشید و با احتیاط و پشتکار، پس از چندین نوبت که کاسکو را روی انگشت خود نشاندید، ترس کاسکو از حرکات دست شما می ریزد و می بینید که کاسکو از روی انگشت به طرف آرنج شما می رود و سپس وی شانه شما می نشیند. در ابتدای این مرحله نیز خطر گاز گرفته شدن گوش، گونه ها یا گردن شما وجود دارد و باید آن را تحمل کنید (البته در این مرحله، گاز گرفتن توسط کاسکو چندان دردناک نیست). پس از چندی ملاحظه خواهید کرد که کاسکو روی شانه شما می نشیند و با منقارش با سر و گوش شما بازی می کند
در ابتدای نشستن کاسکو روی شانهف بهترین راه برای پایین آوردن کاسکو این است که شانه خودتان را به آرامی به سقف قفس نزدیک کنید تا کاسکو قدم بردارد و از روی شانه شما روی سقف قفس برود. اما وقتی کاسکو با صمیمیت و اعتماد روی شانه شما نشست، وقتی می خواهید آن را پایین بیاورید، کافی است انگشت سبابه یک دست خود را به پای آن نزدیک کنید تا کاسکو روی انگشت شما بنشیند و سپس شما می توانید به آرامی کاسکو را به داخلقفس برگردانید یا اجازه دهید روی سقف قفس بنشیند
برخی از کاسکوها برای روی انگشت نشستن مقاومت می کنند و داوطلبانه پای خود را جلو نمی آورند. در این گونه موارد، شما باید انگشت سبابه دست خود را به یکی از پاهای کاسکو نزدیک کنید و با ملایمت به پای کاسکو فشار دهید. کاسکو ممکن است این عمل شما را با یک گاز ملایم یا نسبتاً دردناک جواب دهد. در این مورد هم شما راهی ندارید جز آن که با سوت زدن یا حرف زدن، فشار ملایم به انگشت کاسکو را تکرار کنید که ممکن است همان روز یا در روزهای بعد، سرانجام کاسکو روی انگشت شما بنشیند. هر چه این اعمال تربیتی با آرامش بیشتر توام باشد، کاسکو کمتر می ترسد و خاطرۀ بد کمتری در حافظه کاسکو باقی می ماند و انجام آنها در نوبتهای بعدی با سهولت و دردسر کمتری مواجه خواهد بود. به هر حال پایان مرحله رام شدن (اهلی شدن) کاسکو زمانی است که
با نزدیک شدن شما به قفس، کاکو قار نکشد
به راحتی بتوانید سر و گردن کاسکو را بخارانید
کاسکو به راحتی از دست شما غذا بگیرد
کاسکو شما را گاز نگیرد
کاسکو احتمالاً روی دست شما بیاید و روی شانه شما بنشیند و حرکات بدن شما باعث ترس یا تحریک آن به گاز گرفتن یا پریدن نشود و وقتی روی شانۀ شما می نشیند، حرکات و رفتارش صمیمی باشد و شما نگران گاز گرفتن گوش و گونۀ خود نباشید. البته تا اهلی شدن کامل کاسکو و جلب اعتماد متقابل، شما باید مواظب چشم خود باشید
در این مرحله، کاسکو تعدادی سوت و احتمالاً چند کلمه، به خصوص نام خودش را ممکن است بتواند تقلید کند و رفتار آن با صاحبش بسیار صمیمی است. لذا از این پس، اعتماد متقابل بین کاسکو صاحبش به وجود آمده و کاسکو در یک جو صمیمی آماده آموزش پذیری برای شروع مرحله سخن گویی است. اما نکته مهم این است که یک کاسکوی تازه رام شده فقط برای رام کننده اش که هر روز مدتی را با آن سرگرم بوده است، رام است و ممکن است با افراد غریبه و حتی دیگر اعضای خانواده صمیمی نشده باشد. بنابراین اگر سایر افراد خانواده هم میل دارند که با کاسکو صمیمی شوند، بهتر است صبر کنند تا کاسکو کاملاً اهلی شود و سپس به تدریجح با آن دوست شوند
البته آنها نیز حتی پس از اهلی شدن کاسکو و در مراحل دوست شدن با کاسکو باید منتظر گاز گرفته شدن توسط کاسکو باشند. سایر افراد خانواده باید بدانند که اگر کاسکو با پدر یا مادرشان انس گرفته است، به آن معنا نیست که با آنها نیز به همان میزان صمیمی باشد. به عبارت دیگر، هر یک از افراد خانواده فقط در صورتی انتظار صمیمیت از کاسکو را می توانند داشته باشند که همانند رام کنندۀ اصلی کاسکو، پس از اهلی شدن، به اندازۀ کافی برای دوست شدن با کاسکو تلاش کرده باشند
توجه ـ نکته لازم به ذکر دیگر این است که کاسکوهای مختلف در فرآیند صمیمی شدن، همانند یکدیگر عمل نمی کنند. برخی از کاسکوها با یکی از افراد خانواده صمیمی می شوند و با بقیه یا فرد خاصی از خانواده حالت دشمنی پیدا می کنند. برخی از کاسکوها با پسربچه یا دختر بچه، برخی با خانم خانه و برخی با مرد خانه زودتر صمیمی می شوند. برخی نیز با تمام افراد خانواده و حتی با غریبه ها صمیمی رفتار می کنند و برخی نیز از محیط جدید زندگی و تمام افراد یک خانواده خوششان نمی آید و در این صورت ممکن است از خوردن و نوشیدن اجتناب کنند یا به علت استرس وارد شده به آنها، شروع به پرکنی کنند
اما «به عنوان یک اصل کلی، به نظر من، کاسکو در دوست شدن با افراد؛ زن و مرد و پیر و جوان و دختر و پسر و کوچک و بزرگ و زشت و زیبا نمی شناسد، بلکه کاسکو با کسی از همه بیشتر دوست می شود که بیشتر با آن بازی کند و وقت بیشتری را به سرگرم شدن با آن اختصاص دهد. طبعاً همۀ افراد یک خانواده به طور یکسان با کاسکو همدم نمی شوند، لذا کاسکو فردی را که بیشترین محبت را نسبت به آن دارد و بیشترین اوقات را با آن می گذراند، به عنوان صاحب یا دوست درجه یک قلمداد می کند و پس از او اولویت دوستی را به ترتیب به افرادی می دهد که با آن وقت بیشتری را به بازی و تفریح می گذرانند
به کاسکویی که در ارتباط با افرادی غیر از صاحب خود، رفتار صمیمی نشان نمی دهد، «کاسکوی خجالتی» اطلاق می شود و به کاسکویی که قدرت ایجاد ارتباط با افراد بیشتری، حتی غریبه ها را داشته باشد، «کاسکوی پررو» می گویند. کاسکوهای پررو، قدرت انطباق با شرایط جدید محیطی و آدمهای جدید را به مراتب بیشتر از کماسکوهای خجالتی دارند. این گونه کاسکوها قدرت آموزش پذیری بیشتری دارند و کمتر دچار استرس می شوند و پرکگنی نیز بین آنها کمتر شایع می شود
اگر یک کاسکوی غیرخجالتی (پررو) به دستتان رسید، باید خوشحال باشید از این که کاسکویی باهوش دارید و این کاسکو با هوش بالای خوأ، مراحل اهلی شدن را زودتر و راحت تر پشت سر می گذراند و زودتر سخن گویی را می آموزد. به هر حال کاسکو چه پررو باشد و چه خجالتی، وقتی رام شد، حدود 80% آنها آمادگی آموزش سخن گویی را پیدا می کنند و از این پس می توان روزانه طبق یک برنامه صحیح، لغات تک کلمه ای، لغات دو کلمه ای و سپس جملات را به کاسکو یاد داد
اثر تشویق و تنبیه در تربیت کاسکوها
براساس تجربیات موجود، هیچ تنبیهی برای کاسکوها توصیه نمی شود. داد کشیدن سر کاسکو یا بدتر از آن، زدن کاسکو، نه تنها موجب ترک یک عادت بد کاسکو یا اطاعت کاسکو از شما نمی شود، بلکه باعث نفرت آنها از فرد تنبیه کننده می شود. در واقع کاسکو به فردی که سرش داد کشیده یا کتکش زده است، به چشم یک دشمن می نگرند و طبیعی است که رفتار کاسکو متعاقب تنبیه شدن، بدتر خواهد شد
توجه داشته باشید که شما می خواهید از یک پرندۀ وحشی، موجودی بسازید که بتواند برخی کلمات را همانند خود شما تکرار کند. پس اگر می خواهید چنان کاسکوی ارزشمندی را داشته باشید، هیچ راهی ندارید جز آن که همواره در تربیت و آموزش سخن گویی به آن صبور باشید و همواره راه تشویق کاسکو را پیش بگیرید! توصیه می شود هر وقت کاسکو دستوری را خوب انجام داد، تکه ای از یک غذای مورد علاقۀ آن را به منقارش نزدیک کنید
آموزش گام به گام سخن گویی به کاسکو
اصولاً زندگی کاسکوهایی که از طبیعت صید می شوند و سرانجام راهی خانۀ علاقه مندان کاسکو می شوند. به چند دوره تقسیم می شود
دورۀ از زمان خارج شدن جوجه کاسکو از تخم تا سن حدود 3 یا 4 ماهگی یا بیشتر است. در این سن پرهای جوجه کاسکو به طور کامل درآمده و قدرت پرواز دارد. اگر کسی خودش به جوجه کشی از کاسکو موفق شود یا به هر صورت جوجه کاسکوی بسیار جواین به دستش برسد و موفق به زنده نگهداشتن و پرورش آن شود، چنین جوجه ها چون زندگی در حالکت وحشی را تجربه نکرده و تقریباً از ابتدای زندگی، انسان از آنها پرستاری می کند، حالت توحش و ترس از انسان را ندارند و لذا از لحاظ تربیتی یک مرحله جلوتر از کاسکوهای وحشی هستند. البته تغذیه و نگهداری از چنین جوجه ها کار دشواری است و به علت حساس بودن آنها به عوامل بیمای زا، اگر فرد غیرمجربی اقدام به نگهداری آنها کند، بیشتر آنها تلف می شوند
گاهی عوامل وارد کننده، چنین جوجه کاسکوها را نیز وارد می کنند و در بازار پرنده فروشی یافت می شوند. حال اگر کسی موفق به خرید جوجه کاسکوی بسیار جوان شود، نگهداری این جوجه ها یک مزیت و یک عیب بزرگ دارد. مزیت آن این است که اگر موفق به زنده نگهداشتن آن شود، مراحل تربیتی آنها حدوداً سه ماه جلو می افتد. اما عیب بزرگ پرورش چنین جوجه ها این است که به صرف وقت و پرستاری شدید نیاز دارند و ممکن است شما چنین وقتی را نداشته باشید که روزانه در چندین نوبت به تغذیه و نظافت آنها بپردازید. دیگر آن که هنوز بدنشان نسبت به بیماریها مقاومت کافی پیدا نکرده و بسیار زود بیما و تلف می شوند
براساس اطلاعات موجود، تمام یا اغلب جوجه هایی که تاکنون در چنین سنی خریداری شده اند، در خانۀ خریداران آنها در مدت کوتاهی تلف شده اند. بنابراین توصیه می شود عوامل وارد کننده اقدام به وارد کردن جوجه کاسکو در سنین کمتر از یکسال نکنند و مردم نیز اگر چنین جوجه هایی را یافتند و خریداری کردند، بدانند که امکان زنده نگهداشتن آنها بسیار اندک است
دوره دوم، از سن 4 الی 5 ماهگی یا بیشتر تا زمانی است که در خانۀ خریدار یا صاحبش اهلی می شود
دوره سوم از زمان سخن گو شدن کاسکو تا پایان عمر آن است
کاسکوهای وارداتی وحشی اند و هیچ تجربه ای از زندگی در کنار انسان ندارند. کاسکو تا وقتی حالت وحشی دارد، قدرت تعلیم پذیری اش بسیار اندک است و اصولاً از زمانی قدرت تقلید صدای انسان را پیدا می کند که اهلی شده باشد. بنابراین کسانی که اظهار داشته اند؛ کاسکو هر چه جوان تر باشد، زودتر سخن گویی را می آموزد، نظرشان باید به این شکل اصلاح شود: «کاسکو هر چه جوان تر باشد، زودتر اهلی می شود و هر چه زودتر اهلی شود، زودتر تقلید صدا را می آموزد.» ـ البته مشروط به آن که حداقل به سن 12 ماهگی رسیده باشد
نظرات در مورد زمان یادگیری سخن گویی کاسکوها متفاوت است. در کتب خارجی آورده شده است که جوجه کاسکوهای دم سیاه از نژاد تیمنه و نیز طوطی های آمازون حتی در سن 6 ماهگی ممکن است سخن گویی را یاد بگیرند، اما جوجه کاسکوهای دم قرمز از نژاد لامینیت، زودتر از 12 ماهگی و براساس نظر برخی افراد زودتر از 18 ماهگی سخن گو نمی شوند
در ایران به طرز نادرستی روی قابلیت یادگیری سخن گویی جوجه کاسکوها اظهار نظر شده است، به طوری که چنین شایع است که جوجه کاسکوهای شم سیاه حتی در شش ماهگی یا کمتر قدرت یادگیری سخن گویی دارند و به همین دلیل بسیاری از مردم ناآگاهانه به دنبال خرید جوجه های چشم سیاه هستند. به طور کلی براساس میانگین نظرات باید گفت که جوجه کاسکوهای دم سیاه به طور متوسط در سن 10 ماهگی و جوجه های دم قرمز به طور متوسط در سن 14 ماهگی قابلیت یادگیری سخن گویی پیدا می کنند
متأسفانه به دو دلیل نمی توان اظهار نظر دقیق تر از زمانهای فوق ارائه کرد: یکی به علت انجام نشدن تحقیقات قابل قبول و تعیین سن متوسط قابلیت سخن گو شدن جوجه کاسکوها و دیگری به علت تفاوتهای فردی موجود میان جوجه کاسکوهای مختلف. به عبارت دیگر ممک ناست فردی یک جوجه کاسکوی دم سیاه داشته که در سن 6 ماهگی سخن گو شده و ممکن است جوجه دم سیاه فرد دیگری در یکسالگی یا بیشتر سخن گو شده باشد. همچنین جوجه های دم قرمز ممکن اکست در خانه ای در سن 12 ماهگی و در خانه دیگر در سنین 14 تا 18 ماهگی سخن گو شده باشد
بنابراین هیچ یک از زمانهای فوق را نمی توان به عنوان زمان دقیق قابل سخن گو شن جوجه ها عنوان کرد. اما براساس متوسط نظرات باید سن سخن گو شدن جوجه های دم سیاه را 6 تا 12 ماه و جوجه های دم قرمز را 12 تا 18 ماه ذکر کرد. بدیهی است تاکنون هیچ اظهار نظری مبنی بر سخن گویی جوجه کاسکوهای دم سیاه در کمتر از 6 ماهگی و دم قرمزها در کمتر از 12 ماهگی نشده است
این امکان هم وجود دارد که شما یک کاسکوی فوق العاده جوان را مراقبت و تربیت کنید، ولی هرگز قادر به تقلید صدای انسان نشود. حال اگر چنین کاسکویی قدرت تقلید صدا داشته باشد، طبعاً زودتر از یک کاسکوی مسن تر اهلی می شود و زودتر تقلید صدا را شرع می کند. به همین ترتیب، ممکن است شما یک کاسکوی چشم زرد جوان در سنین 7 تا 15 سالگی خریداری کنید و چنین کاسکویی هوش و حافظۀ زیادی داشته باشد. لذا چنین کاسکویی با یکی دو ماه تأخیر نسبت به جوجه های جوان اهلی می شود، ولی پس از اهلی شدن، به دلیل داشتن هوش و حافظه بالا، تقلید صدای انسان را نسبت به یک کاسکو جوان، اما کم هوش و حافظه با سهولت و سرعت بیشتر بیاموزد
کاسکویی در سخن گویی پیشرفت بیشتری می کند که هوش و حافظۀ بیشتری داشته باشد. به ندرت اتفاق می افتد که جوجه کاسکوها تا سن کمتر از یک سال بتوانند صدای انسان را تقلید کنند. در ایران شایع بود که جوجه کاسکو هر چه جوان تر باشد، قدرت یادگیری تقلید صدای انسان را بیشتر دارد. بر همین اساس، عموم علاقه مندان سخن گویی کاسکو، در هنگام خرید کاسکو تمایل داشتند جوجه کاسکموهای چشم سیاه را خریداری کنند. اما این افراد باید بدانند که بدن این جوجه ها هنوز نسبت به بیماریها مقاوم نشده و امکان تلف شدن آنها زیاد است. حدود 20 درصد این جوجه ها از زمان صید شدن از طبیعت تا قبل از ورود به خانۀ خریداران تلف می شوند و حدود 40 درصد دیگر در خانه های مردم می میرند
این در حالی است که مردم به خاطر تصور غلطی که از قدرت یادگیری جوجه های چشم سیاه دارند، نه تنها در خرید آنها ریسک تلف شدنشان را باید بپذیرند، بکه به علت تقاضای زیاد برای چنین جوجه ها، عوامل واسطه این جوجه را نسبت به کاسکوهای چشم زرد و حتی جوجه کاسکوهای چشم طوسی که بهترین انتخاب هستند، گران تر می فروشند. خلاصه بحث فوق به شرح زیر است
جوجه کاسکوها غالباً تا یک سالگی و گاه تا 2 سالگی قدرت یادگیری سخن گویی پیدا نمی کنند
هر چه جوجه کاسکوها جوان تر باشند، مقاومت بدن آنها نسبت به بیماریها کمتر است و تلفات آنها قبل از رسیدن به دست مردم و نیز در خانه های مردم بیشتر است
سن متوسط جوجه کاسکوهای چشم سیاه 8 ماه؛ سن متوسط جوجه کاسکوهای چشم دودی حدود 14 ماه؛ سن متوسط جوجه کاسکوهای چشم طوسی حدود 5/2 سال؛ سن متوسط کاسکوهای چشم سفید حدود 5 سال؛ سن رسیدن جوجه کاسکوها به بلوغ جنسی 3 سال؛ حدود سن قادر شدن کاسکوهای بالغ به جفتگیری بیش از 6 سال؛ سن زرد شدن چشم کاسکوها 7 تا 8 سال؛ متوسط سن کاسکوهای چشم زرد موجود در بازار 15 سال؛ جوان ترین کاسکوهای چشم زرد وحشی موجود در بازار 7 سال و پیرترین آنها 40 سال یا بیشتر سن دارند
جوجه های چشم سیاه دم قرمز علاوه ر مقاوم نبودن در مقابل بیماریها و بالا بودن تلفات آنها، تا 12 الی 18 ماهگی و جوجه های دم سیاه تا 6 الی 12 ماهگی قدرت تکلم زبان انسان را پیدا نمی کنند
رنگ چشم جوجه کاسکوها در سن حدود دو سالگی مایل به طوسی می شود. بدیهی است مقاومت جوجه ها به بیماریها در این سن نسبت به سنین پایین تر بیشتر و نسبت به کاسکوهای چشم سفید و چشم زرد کمتر است و در این سن است که جوجه کاسکو نسبت به آموزش سخن گویی بهترین پاسخ را می دهد
کاسکو در سه سالگی بالغ می شود و به تدریج رنگ چشم آن از طوسی متمایل به سفید می شود. از حدود 7 سالگی رنگ چشم کاسکو متمایل به زرد می شود و هر چه سن آن بالاتر می رود، رنگ زردی چشم پررنگ تر می شود و از 8 سالگی تا پایان عمر، رنگ چشم کاسکو زرد باقی می ماند و هیچ مشخصۀ قابل اعتمادی برای تشخیص تقریبی سن کاسکو، به خصوص برای مبتدیان از لحاظ ظاهری وجود ندارد. به نظر می رسد که کاسکوهای بالغ از 7 تا حدود 25 سالگی چشمانی به رنگ زرد کمرنگ و از 25 سالگی تا آخر عمر چشمانی به رنگ زرد پررنگ دارند
کاسکوهای چشم زرد مقاومت بسیار بالایی نسبت به بیماریها دارند و چنانچه در حالت وحشی خریداری شوند، مشروط به جوان بودن (8 الی 15 ساله)، قدرت یادگیری آنها در هنگام آموزش سخن گویی در درجه بعد از کاسکوهای چشم سفید قرار دارد
جوجه کاسکوهای دم سیاه در سنین 6 تا 12 ماهگی و به طور متوسط در سن 9 ماهگی و جوجه های دم قرمز در سنین 12 تا 18 ماهگی و به طور متوسط در سن 15 ماهگی قابلیت یادگیری سخن گوی پیدا می کنند. بنابراین اگر یک جوجه دم قرمز را در سن 5 ماهگی خریداری می کنید، باید تا 18 ماهگی انتظار تکرار سخن انسان را از آن نداشته باشید. البته برخی از جوجه ها ممکن است تا 2 سالگی هم به آموزش سخن گویی جواب ندهند. پس ملاحظه می کنید که جوجه های چشم سیاه، از زمان خرید تا قادر شدن به گفتن اولیه کلمه، به طور متوسط به حدود یکسال زمان نیاز دارند که شما در طول این مدت باید از آنها پذیرایی کنید و هیچ انتظاری برای سخن گویی از آنها نداشته باشید
این مسئله مرا خریدار ممکن است بتواند تحمل کند، اما مسئله مهم و اصلی در مورد جوجه کاسکوها این است که تا رسیدن به سن 2 سالگی، مقاومت بدنشان در مقابل عوامل بیماری زا بسیار کم است و احتمال تلف شدن آنها تا قبل از رسیدن به سن سخن گویی بسیار زیاد است. جوجه های چشم دودی که سن آنها بین 1 تا 2 سال است، هم مدت انتظار کمتری برای سخن گو شدن دارند و هم به خاطر مسن تر بودن، مقاومت آنها نسبت به بیماریها و تلف شدن در درجه بالاتری قرار دارد و لذا برای خرید مناسب تر از جوجه های چشم سیاه هستند، اما جوجه های چشم دودی هم هنوز مقاومت بدنشان در مقابل بیماریها کامل نشده و امکان تلفات آنها در خانه ها وجود دارد. مضاف بر این که یک کاسکوی چشم دودی، امکان دارد تا 5/1 الی 2 سالگی به حرف نیاید و شما مجبور باشید که یکسال از آن پذیرایی کنید تا اولین کلمه را بتوانید از آن بشنوید و در طول این مدت، باید ریسک تلفات آن را هم بپذیرید
جوجه کاسکوها از دو سالگی به بعد، رنگ چشمشان به طوسی تغییر می کند و از لحاظ مقاومت نسبت به بیماریها به مراتب مقاوم تر از جوجچه های چشم سیاه و چشم دودی هستند و هیچ زمان انتظاری برای قادر شدن به تکلم زبان انسان ندارند. به عبارت دیگر، جوجه های چشم طوی را شما می توانید به محض اهلی کردن، از آنها انتظار یادگیری سخن گویی داشته باشید و مقاومت آنها در مقابل بیماریها نسبت به جوجه های جوان تر هم بسیار بیشتر است. بنابراین فردی که قصد خرید کاسکو برای خسن گویی دارد، بهترین انتخاب او یک جوجه چشم طوسی سالم و سرحال با سن 2 تا 3 سال است
جوجه کاسکوها در 3 سالگی به بلوغ جنسی می رسند، ولی تا حدود 7 سالگی و شاید کمتر، تمایلی به انتخاب جفت و جفتگیری ندراند. از 3 سالگی تا حدود 7 سالگی چشم کاسکوهای بالغ بسیار جوان، متمایل به سفید می شود. مسلماً کاسکوهای بالغ چشم سفید که 3 تا 7 سال سن دارند، مقاومتشان در مقابل بیماری ها بیشتر از سنین پایین تر است و از لحاظ قدرت یادگیری سخن گویی هم «هیچ تفاوتی با جوان ترها» ندارند. در حدود 7 سالگی، کاسکوهای بالغ، طبق غریزۀ ذاتی مایل به داشتن جفت می شوند
حال اگر برای آن ها جفت تهیه شود، وارد فاز جوجه کشی می شوند و به خصوص اگر ماده باشند، از علاقه آن ها به یادگیری سخن گویی کاسته می شود و اگر سخن گو باشند، از میزان سخن گویی آن ها کم می شود. به هر حال، کاسکوها از 7 سالگی به بعد، با داشتن جفت به تولید مثل مشغول می شوند، اما اگر در حدود 7 سالگی برای آن ها جفت تهیه نشود، به خصوص اگر ماده باشند، دچار «تنش جنسی» می شوند و در اثر این تنش، پَرکنی می کنند. البته نرها در این سن بسیار کمتر از ماده ها پر کنی می کنند. برخی می گویند که نرهای بالغ چشم زرد بیشتر پرهای دم خود را می جوند. اما ماده ها ممکن است پرهای تمام بدن خود را بکنند و خودشان را تا مرز لخت کردن تمام بدن، به جز سر و گردن ضایع کنند. البته بین ماده ها نیز تفاوت فراوانی وجود دارد. برخی از ماده ها فقط اندکی از پرهای سینه و دیگر قسمت های بدن خود را می کنند و برخی با شدت بیشتر پر کنی می کنند
بنا به دلایل فوق، کسی که یک کاسکوی چشم سفید را خریداری می کند، کاسکوی او بسیار زودتر از یک کاسکوی چشم طوسی وارد فاز تولید مثل و کاهش قدرت سخن گویی می شود. لذا به منظور تربیت کی کاسکوی سخن گوی خوب، با توجه به مسشکلات جوجه های چشم دودی و چشم سیاه از لحاظ کم بودن مقاومت آن ها در مقابل بیماری ها و نیز مشکل کاسکوهای بالغ چشم سفید و چشم زرد از لحاظ وارد شدن به فاز جوجه کشی یا نزدیک بودن به مرحله تولید مثل؛ بهترین انتخاب برای یک خریدار علاقه مند سخن گویی کاسکو، یک جوجه 2 تا 3 ساله «چشم طوسی» است
جوجه های چشم طوسی پس از چند ماه که طول می کشد تا اهلی شوند، قابلیت یادگیری سخن گویی پیدا می کنند و قادرند تا رسیدن به 7 سالگی به خوبی یادبگیرند و صحبت کنند. حال اگر جوجه شما نر باشد، حتی پس از 7 سالگی هم به سخن گویی خودش با ظرفیت بالا ادامه می دهد و اگر جفتی برای آن تهیه شود، هم با جفت خود به مرحله تولید مثل وارد می شود و هم به سخن گفتن ادامه می دهد واگر ماده باشد، بعد از 7 سالگی دچار تنش جنسی و پرکنی ناشی از این نوع تنش می شود و اگر جفت باری آن تهیه شود، جفتگیری می کند، تخم گذاری می کند، روی تخم هایش می خوابد و متعاقباً به مراقبت و پرورش جوجه هایش مشغول می شود و طبیعی است که از یک کاسکوی مادری که وظیفه مذکور را به عهده دارد، کسی نباید همانند گذشته انتظار سخن گویی از آن داشته باشد. کاسکوی مادر در ماههایی از سال که مشغول تولید مثل و پرورش جوجه هایش نباشد، سخن گویی می کند. اما مسئله این است که دوباره به زودی وارد فاز جوجه کشی بعدی خواهد شد
با توضیحات فوق، این موضوع نیز کاملاً روشن می شود که اگر فردی علاقه مند جوجه کشی از کاسکو باشد؛ باید حتی الامکان اقدام به خرید جوان ترین کاسکوهای بالغ چشم زرد کند. این کاسکهونا تازه چشمشان زرد شده و از لحاظ قدرت تولید مثل؛ مشابه انسان در سنین جوانی هستند. بدیهی است همان طور که در مورد انسان، بچه دار شدن تا سن متوسط 45 سالگی برای زن ها و 75 سالگی برای مردها امکان پذیر است؛ در مورد کاسکوها نیز تولید مثل از الگویی کم وبیش شبیه انسان پیروی می کند
اما همان طور که بچه دار شدن انسان در سنین بالا مشکل آفرین است، اگر فردی یک جفت کاسکوی چشم زرد مُسن یا خیلی پیر را برای جوجه کشی خریداری کند، ممکن است کاسکوی ماده چنان پیر باشد که دیگر نتواند تخم گذاری کند یا بعد از یکی دو سری جوجه کشی، قدرت تولید مثل را از دست بدهد. بنابراین خردیدار کاسکو باید از ابتدا هدفش را از خرید کاسکو مشخص کند. اگر عمدۀ هدف فرد از خرید کاسکو، لذت بردن زا سخن گویی آن باشد، باید یک جوجه کاسکوی حتی الامکان چشم طوسی خریداری کند که بتواند پس از 3 تا 5 ماه که آن را اهلی می کند، آن را تحت آموزش سخن گویی قرار دهد و تا 7 سالگی بهترین لذت را از سخن گویی آن ببرد
کاسکوها نیز مانند انسان از هوش و حافظۀ متفاوتی برخوردارند و هوش آن ها هیچ ارتباطی به سن آن ها ندارد؛ اما حافظه آن ها با افزایش سن از 30 سالگی به بعد کاهش می یابد. هوش و حافظه در انسان و حیوانات ژنتیکی است، نه اکتسابی. در مورد انسان، قدرت یادگیری از حدود 7 سالگی شکوفا می شود و به تدریج تا 35 تا 40 سالگی به موازات بیشتر شدن آموخته ها، فراگیری نیز آسان تر می شود و از آن پس به علت فرسوده شدن مغز، فراگیری چیزهای جدید دشوارتر و حافظه کمتر می شود
به طور مثال، بچه انسان اگر هوش و حافظۀ معمولی داشته باشد و شرایط محیطی برای تحصیل وی فراهم باشد، از زمانی که مدرسه رفتن را شروع می کند تا وقتی که از دانشگاه فارغ التحصیل می شود و در رشتۀ تحصیلی خود دکترا می گیرد (در سن حدود 30 سالگی) و تا حدود 40 سالگی، هرگز از یادگیری احساس خستگی نمی کند و از قدرت یادگیری اش کاسته نمی شود. اما از حدود 40 سالگی به بعد، از قدرت یادگیری موضوعات جدید توسط انسان به تدریج کاسته می شود. از 40 سالگی تا حدد 70 الی 80 سالگی، به موازات کاهش قدرت یادگیری و به علت دشوار شدن یادگیری، از تمایل انسان به یادگیری موضوعات جدید کاسته می شود. در این سنین، انسان با تکرار آموخته هایش در حرفه یا تخصصی که دارد، بر میزان مهارت و تجربه اش افزوده می شود
به طور مثال، یک استاد دانشگاه مُسن، به علت تکرار آموخته های خود طی سال های متمادی و صدها بار تجربه کردن موضوعات تخصصی خود ، از توانمندی و تسلط بیشتری نسبت به یک استاد جوان با همان تخصص برخوردار است. از طرف دیگر، یک استاد جوان به علت داشتن قدرت یادگیری بیشتر به یک استاد مُسن، قادر است موضوعات جدید را به سهولت یادبگیرد که استاد مُسن چنین قدرتی را ندارد. حال اگر بخواهیم در فرآیند یادگیری، هوش و حافظه را نیز دخالت دهیم، طبیعی است که انسان از اوان کودکی هرچه هو ش و حافظه اش بیشتر باشد، قدرت یادگیری اش بیشتر می شود و در صورت داشتن پشتکار، می تواند نسبت به افرادی با پشتکار مساوی و هوش و حافظۀ معمولی، اطلاعات بیشتر و طبعاً مهارت بیشتری را کسب کند
حال اگر فرض کنیم که فرآیند یادگیری در کاسکو از الگویی کم و بیش مشابه انسان تبعیت کند و فرض کنیم که کاسکو در 3 سالگی که بالغ می شود، از لحاظ قدرت یادگیری معادل انسان در سن 10 سالگی باشد؛ می توان نتیجه گرفت که کاسکو از بدو تولد تا 12 ماهگی، از لحاظ یادگیری سخن گویی، دوران نوزادی را طی می کند؛ از 12 ماهگی تا 15 ماهگی دوران کودکی را طی می کند و در 18 ماهگی از لحاظ یادگیری معادل بچه انسان در 7 سالگی خواهد بود؛ یعنی از این سن به بعد کاسکو آماده می شود تا از محیط خود صداها، حرکات و رفتارهای غیر غریزی را یاد بگیرد
میزان هوش کاسکو به عنوان مهم ترین عامل در سرعت یادگیری تقلید صدا و ظرفیت حافظۀ کاسکو به عنوان مهم ترین عامل در محفوظ نگهداشتن کلمات و جملات یادگرفته؛ دو صفت ارثی هستند که تا میان سالی (حدود 40 سالگی)، به سن بستگی ندارند. اما یک موضوع باعث می وشد که کاسکوها از 7 سالگی به بعد، دیگر به خوبی جوجه ها به آموزش سخن گویی جواب ندهند و آن موضوع رسیدن کاسکوها به سن زناشویی و علاقه آن ها به تشکیل خانواده است. به عبارت دیگر هوش و حافظه کاسکو به هیچ عنوان از وقتی که چشم هایش زرد می شود (7 ساله به بعد) کم نمی شود، همان طور که هوش و حافظه انسان از وقتی که بالغ می شود کم نمی شود، اما کاسکوهای چشم زرد به سنی رسیده اند که حدود 4 سال از بلوغ جنسی آن ها می گذرد و در این سن نرها همواره جفت می خواهند و ماده ها سالیانه چندین بار نیاز به جفت پیدا می کنند. بنابراین به دلیل همین نیاز است که کاسکو دچار تنش جنسی می شود و در این حالت که تحت فشار روحی است، طبیعی است که تمایلش به تمرکز روی آموزش مربی کم شود؛ یعنی در حالی که شما خیال می کنید مشغول آموزش کاسکو هستید، کاسکوی بالغ چشم زرد، عملاً میلی ندارد که به شما گوش بدهد
بنابراین شما باید در کاسکوداری، از این پس برنامه ریزی کنید و از کاسکو در هر سنی که هست، مطابق اقتضای غرایزی توقع داشته باشید و موضوع هوش و حافظه را در رابطه با یادگیری سخن گویی توسط کاسکو اشتباه به کار نبرید؛ یعنی هرگز نگویید جوجه کاسکوها هوش بالایی دارند و وقتی چشمشان زرد می شود، هوششان کم می شود که اگر چنین بپندارید مثل آن است که بگویید بچه ها تا 7 سالگی هوش بسیار بالایی دارند و وقتی سن آن ها به 15 سالگی برسد، از هوششان کم می شود. با این طرز فکر، لابد باید نتیجه گیری کرد که در سن 18 یا 19 سالگی که جوانان وارد دانشگاه می وشدند، هوش آن ها چنان کم می شود که یادگیری برای آن ها بسیار دیر است
به هر حال آن چه سبب کم شدن قدرت یادگیری کاسکو پس از 7 سالگی یا زرد شدن چشم هایش می شود، کم شدن هوش کاسکو نیست، بلکه قرار داشتند آن تحت استرس یا تنش جنسی است؛ یعنی این که جفت می خواهد و میل ندارد که شما برای آن کلاس بگذارید و وادارش کنید که مثل شما حرف بزند. خُب در این سن تکلیف صاحب کاسکو روشن است
اگر دارندۀ کاسکو معترف است که کاسکو جزیی جدانشدنی از خانواده اش شده و به عنوان عضو خانواده به آن می نگرد، حالا باید بداند که این فرزند بزرگ شده و باید ازدواج کند و لذا باید برای کاسکوی خودش یک جفت تهیه کند و اگر نکند، هم از حرف زدنش کم می شود و هم پرهایش را به میزان کم تا زیاد می کَند. اما اگر برایش جفت تهیه کنید، آن ها به زودی صاحب 3 تا 5 فرزند می شوند. وقتی جوجه ها از تخم خارج شدند، شما باید آن ها را در سن 4 تا 6 هفتگی (ترجیحاً 6 هفتگی) از والدین جدا کنید و آن ها را با دست تغذیه کنید و نیز غذا در ظرف مناسب در اختیار آن ها بگذارید تا به میل خود هم غذا بخورند و غذاخوردن بدون کمک را یاد بگیرند. جوجه های خوب تغذیه شده در 3 ماهگی به خوبی پر در می آورند و قادرند خودشان به خوبی تغذیه کنند. در این سن، شما می توانید یک جوجه را برای خود نگهدارید و بقیه را بفروشید. بدیهی است که این جوجه اگر دم سیاه باشند از حدود 6 تا 12 ماهگی و اگر دم قرمز باشند از حدود 12 تا 18 ماهگی قابلیت آموزش پیدا می کنند
زودتر اهلی شدن یک کاسکوی جوان تر، هیچ تضمینی برای سخن گو شدن آن یا قدرتمندتر شدن آن در سخن گویی نسبت به کاسکوهای دیگر نخواهد بود
یادگیری کاسکو از تلوز یون، رادیو، مکالمات تلفنی یا گفتگوها
معمولاً معادل صفر است، مگر این که کاسکو بسیار زیاد در معرض شنیدن چنان صداها قرار گیرد و اگر هم چیزی یاد بگیرد، به صورت بلغور شده و غیرواضح ممکن است تکرار کند
اگر یک کاسکوی سخن گو در خانه داشته باشید و صدای زنگ تلفن و موبایل را یاد گرفته باشد، اما این بار حس گرهای شنوایی اش را متوجه مکالمه تلفنی شما می کند و چون حرفهای طرف مقابل شما را نمی شنود و حرفهای شما هم غالباً به صورت به صورت تعارف و خنده و گوشه وکنایه است، کاسکو با چند بار گوش دادن به مکالمات تلفنی شما، حرفهای یک طرف؛ یعنی خود شما را ممکن است ضبط کند. اما وقتی می خواهد آن را تقلید کند، مجموعه ای از کلمات و جملات را بلغور می کند. البته همین موضوع هم حیرت آور است، به ویژه آن که کاسو جوری مکالمۀ تلفنی را تقلید می کند که انگار تمام آن را فهمیده است. به طور کلی نباید از کاسکو انتظار یادگیری سخن گویی از منابعی مثل تلوزیون، رادیو، مکالمات تلفنی و گفتگوی بین افراد داشت. کاسکو ممکن است کلامی را به صورت بلغور شده از چنین گفتگوها یاد بگیرد، اما تکرار آنها به دلیل نامفهوم نبودن و واضح نبودن بی ارزش است
یادگیری صداهایی غیر از سخن انسان توسط کاسکو
تحت شرایط تکرار کافی، کاسکو صداهایی که بیشتر شبیه تن صدای طبیعی خودش باشد؛ مثل انواع سوتها، بوقها، زنگها، آژیرها، صدای پرندگان و حیوانات و غیره را به خوبی یاد می گیرد. به طور کلی دشوارترین صدا برای کاسکو، یادگیری کلمات و زبان انسان است
یادگیری سخن گویی توسط کاسکو از صاحب خودش
کاسکو از صاحب خودش به مراتب بهتر از دیگران سخن گویی را یاد می گیرد. علت آن است که به صاحب خودش اطمینان کامل دارد و می تواند حواسش را کاملاً به او متمرکز کند. اما به علت اعتماد نداشتن به دیگران، بخشی از حواس کاسکو در شنیدن آموزش از دیگران پرت می شود و به مراقبت از خودش مشغول می شود
یادگیری سخن گویی توسط کاسکو از افراد خانواده
بر حسب آن که کدام یک از افراد خانواده به چه میزان با کاسکو دوست شده باشد، به همان میزان به او اعتماد می کند و از او چیز یاد می گیرد
یادگیری سخن گویی توسط کاسکو از غریبه ها
کاسکو بسیار به ندرت از غریبه ها چیزی یاد می کیرد. چون در برخورد با غریبه ها مدتی طول می کشد تا او را شناسایی کند و به او اعتماد کند و تا به کسی اعتماد نکند، حواسش به گفته های او متمرکز نخواهد شد و چیزی از او یاد نخواهد گرفت
یادگیری سخن گویی توسط کاسکو در مکان یا شرایط نامناسب یا شلوغ
مکان آموزش کاسکو باید مناسب باشد، در غیر این صورت کاسکو قدرت تمرکز حواس در مکان نامناسب پیدا نمی کند. کاسکو فقط در محیطی می تواند از صاحب خودش چیزی یاد بگیرد که هیچ صدا، شیئی، پرنده، حیوان، تلوزیون، مکالمه تلفنی یا چیز دیگر و حتی رفتارهای نامناسب صاحب خودش یا وجود کاسکویی دیگر حواسش را پرت نکند
نکات مهم در آموزش سخن گویی به کاسکوها
از یاد دادن سوتهای ناهنجار و هر نوع صدای ناخوشایند و حرفهای زشت به کاسکو خودداری کنید. اگر کاسکو سوتها را با صدای بلند یاد بگیرد، وقتی چنان سوتها را بکشد، ممکن است شما یا دیگر افراد را ناراحت کند، به ویژه اگر صبح زود چنان سوتها را بکشد. سوتها، زنگها، آژیرها، صدای پرندگان، صدای حیوانات، صدای شرشر آب؛ صداهای سرفه، عطسه، خروپف و غیره زودتر از صدای صحبت کردن انسان توسط کاسکو یاد گرفته می شوند. سعی کنید تا می توانید صداها، کلمات و جملاتی را به کاسکو یاد بدهید که وقتی تکرار می کند موجب ناراحتی یا شرمندگی شما نشود
هر چه بیشتر جلوی کاسکو سوت بزنید، حافظه محدود کاسو با صدای سوتها بیشتر پر می شود و قدرت یادگیری سخن گویی آن کمتر می شود. کاسکویی که عادت به سوت زدن زیاد پیدا کند، چون سوت کشیدن برایش بسیار راحت تر از سخن گویی است، به جای حرف زدن، بیشتر سوت می کشد، اگر یک کاسکوی پیشرفته در سخن گویی، زیاد در معرض شنیدن سوتها قرار گیرد، ملاحظه خواهید کرد که کلمات یا عبارت را دذیگر زیاد تکرار نمی ک ند و بیشتر سوت می کشد. بنابراین تا می توانید با روش صحیح حرف زدن را به کاسکو یاد بدهید و از آموزش سوت به کاسکو خودداری کنید، زیرا لذت شنیدن سوت از کاسکو در مقابل حرف زدن کاسکو تقریباً هیچ است و اگر بخواهیم به یک کلمه حرف زدن کاسکو یک امتیاز بدهیم، باید به 10 نوع سوت کاسکو هم فقط یک امتیاز بدهیم